نام : ابراهیم
نام خانوادگي : چاوشیان
نام پدر : علی اکبر
تاريخ و محل تولد : 1344 - شهرستان میانه
شماره شناسنامه : 177
ميزان تحصيلات: دوم متوسطه (تجربی)
مدرسه / دبيرستان: دبیرستان بوعلی سینا
محل اعزام : شهرستان میانه
تاريخ و محل شهادت: 25/12/62 - جزیره مجنون
مسئوليت در زمان شهادت : بسیجی
نحوه شهادت : ایشان براثر اصابت خمپاره به قایقشان که در حال ماموریت در آبهای جزیره مجنون بودند به شهادت
رسید.
........................................................................................
بیوگرافی شهید:
شهید ابراهیم چاوشیان در سال 1344 در شهرستان میانه در یک خانواده مذهبی و پایبند رهبری و ولایت فقیه به
دنیا آمد. ایشان از خصوصیات اخلاقی والایی برخوردار بودند همیشه اعضاء خانه را به تقوی و همچنین پیروی از
رهنمودهای حضرت امام (ره) دعوت می کرند. اوقات فراغت خود را بیشتر در مساجد و هیئت های عزاداری و مطالعه
کتاب های اسلامی می گذراند و در کسب علم و معارف قرآنی می کوشید و در کلاسهای قرآنی شرکت فراوانی
داشت. ایشان به مینیاتور و نقاشی و کارهای دستی و چوبی و همچنین به مقاله نویسی علاقه فراوان داشته و
اثرهای بجا مانده از خود را به دوستان اهدا کرده است. زمانی که ایشان در کلاس دوم تجربی درس می خواند ،
جهاد با دشمن را بر درس خواندن ترجیح داد و به سوی جبهه های حق شتافت با روحیه عالی و سرشار از عشق و
علاقه وافر در جبهه ها حضور می یافت که 3 بار اعزام شد. شهید توصیه می کردند : سنگر مساجد را خالی نگذارید
سعی کنید پشتیبان و حامی امام امت (ره) باشید اعمالتان خالص برای خدا باشد پشت جبهه ها را محکم نگه
دارید و در همه حال مدافع انقلاب باشید. ایشان به امام علاقه و دلبستگی فراوانی داشت بطوری که یکبار هم به
حضور ایشان شرفیاب شده بود. شهید خط و روش و سیره خود را در کلام نورانی حضرت امام (ره) جستجو می کرد
و تنها راه خودسازی را در اطاعت از فرامین امام می دانست و بر این جمله تأکید داشت که اگر می خواهید خون
شهیدان را پایمال نکنید از رهنمودهای امام پیروی کنید و نیز می گفت تنها پشتیبان و یاور شما در درجه اول خدا و
سپس امام (ره) می باشد.
........................................................................................
وصیت نامه پاسدار شهید ابراهیم چاوشیان:
اگر قرار است این بدنها که خلق شده اند روزی با مرگ آرامش یابند چقدر زیبا و بهتر که در راه خدا با شمشیرها
قطعه قطعه شوند. امام حسین (ع)
سلام برحضرت مهدی موعود (عج) و نایب برحقش حضرت امام خمینی این قلب تپنده مستضعفین جهان و درود
وسلام بر امت همیشه در صحنه و قهرمان پرور و بیدار و خنثی کننده نیرنگ منافقین کفار و مشرکین و درود و سلام
بر مردم همیشه بیاد خدا و بندگان مردم در کلیه جبهه ها که برای پیروزی حق بر باطل مردانه و جان برکف مبارزه
می کنند و درود بر تمامی یاورانی که توانسته اند از دامان خود قهرمانانی پرورش دهند که هر زمان و هر مکان برای
پاسداری از قرآن و اسوده در راه خدا آماده شوند شهادت تزریق خون است بر پیکر اجتماع پس این شهدا هستند
که به پیکر اجتماع خاصه در رگهای اجتماعاتی که دچار کم خونی هستند خون جدید وارد میکنند و از این راه خون
خودشان را در اجتماع جاوید می کنند یعنی خون جاوید در اجتماع بوجود می آورند.بنابراین تصمیم گرفتم برای
رفتن بسوی خدا و تکامل و رشد و انسانیت هجرت کنم و وطن اسلامیم را از اشغال این بی دینان وابسته به
امپریالیسم شرق و غرب در بیاوریم. و در این لحظه پیکر مرگ و شهادت و بیاد شعرمولوی می افتم که میگوید.
این جهان همچو درخت است ای کرام ما براو چون میوه های نیم جان
سخت گیرد خام ما هر شاخ را زآنکه در جای نشاید کاخ را
چون بگذشت گشتار شیرین لب کز آن سست گیرد شاخها را بعدازان
چون از آن اقبال شیرین شد دهان سست شد بر آدمی ملک جهان
و من از پدر ومادرانی که عزیزان خود را در جبهه از دست میدهند میخواهم که ناراحت نباشند و بخدا شکر کنند زیرا
که بطرف پروردگار عالم هجرت کرده و طبق آیه شریفه که می فرماید: ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا
بل احیاء عند ربهم یرزقون .
شما خیال نکنید که فرزندان شما مرده اند بلکه همیشه انها زنده مانده و در درگاه خداوند روزی میخورند. و من از
مردم غیور و متعهد به اسلام میخواهم راه شهیدا را همچون شهدای صدر اسلام ادامه دهند و نگذارندلاله های
پرپرشده مان با سهل انگاری نسبت به این انقلاب که نظیر آنرا در جهان نیمتوان یافت تا خشنود شوند. زیرا که ما به
دین خود وفا کردیم . و درآخر از پدرومادرم که با تمام گرفتاریها و مشکلات مرا بزرگ کرده اند میخواهم که به خدای
بزرگ شکر کنند که من در راه خدا که بازگشت همه بسوی اوست گشته شده ام مرا حلال کنید و از برادران و
خواهرانم و آشنایان و فامیلها که درباره من زحمات و مشقات زیادی کشیدند تشکر میکنم وامیدوارم که مرا عفو
کنند و از خدای بزرگ برای شما اجر عظیم طلب میکنم و از خداوند تبارک و تعالی طول عمر و سلامتی و پیروزی
رزمندگان اسلام برکفر آرزو دارم.
«والسلام علیکم و رحمه ا...و برکاته»
برچسبها: شهید ابراهیم چاوشیان, وصیت نامه شهید ابراهیم چاوشیان, شهدای دانش آموز میانه, شهید میانه

شهيد طاهره انصاری
نام: طاهره
نام خانوادگي: انصاری
نام پدر: جلال
شماره شناسنامه: 2605
محل صدور: ميانه- روستای ایشلق
تاريخ تولد: 1346
تاريخ شهادت: 1365/11/12
شغل: دانش آموز سال چهارم متوسطه
محل شهادت: آذربايجان شرقي - ميانه- دبیرستان دخترانه زینبیه
شهید طاهره انصاری در سال 46 در روستایی بنام ایشلق در نزدیکی شهرستان میانه به دنیا آمد.
همیشه به فرایض دینی معتقد بود و همیشه با حجاب و متین بود و به ولای عشق وافر داشت و آرزوی شهادت داشت.
تا اینکه هنگامی که در کلاس چهارم متوسطه درس می خواند به آرزوی دیرینه اش در تاریخ 12 بهمن
سال 65 رسید و به خیل شهداء پیوست.
متن وصيت نامه خواهر طاهره انصاري دانش آموزسال جهارم دبيرستان زينبيه
بسمه رب الشهدا والصديقين
زندگي همانند درياي بيكران است كه وقتى انسان چشم به جهان فانى مى كشايد هيچ نمى داند فقط آن چيزى كه مى داند كه از سياهي و دنياى نامفهوم راحت شده است از همه كس و همه چيز جهان خشنود مى شود .واين دنياى خاكى و فانى كم كم در او اثر مى كذارد و هر ديده پاكي را مى كشد و تبديل به كينه ها و بدي ها مى كند .
خداوند تبارك و تعالى هميشه يار وياور مستضعفان و مسلمانان عزيز مى باشد . چنانجه آنان را به دست مستكبران به شهادت مى رساند بنا به فرموده امام امت شهادت سعادت انسان است و يا اگر آنان را در اين دنيا به پيروزي برساند در هر صورت اينان پيروزند . خداوند مى فرمايد كسي كه مرا دوست دارد عاشق من مى شود كسي كه عاشق من شد من عاشق از مى شدم و كسي كه من عاشق اوشدم او را مى كشم . و كسي را كه من او را بكشم ديه اش را مى دهم در صورتي كه من خود ديه او هستم و بهشت را بر او می بخشم
پس ناگفته پيدا است كه آنان عاشق الله مى شوند مسلمان هستند وقتي كه خداوند آنان را مى كشد ديه شان را مى دهد و بهشت بر ايشان مى بخشند
در آخر عاجزانه از خداي تبارك و تعالى خواستارم كه من را نيز جزء آن كساني قرار دهد كه عاشق معبود يكتا هستند و جزء آن كساني باشم كه عاشق الهي شده اند و به بهشت رفته اند و نزد خداوند گرامیترين انسانها مى باشند .
طاهره انصاري
برچسبها: شهيد طاهره انصاری, شهدای زینبیه میانه, شهدای بمباران میانه, شهدای میانه

شهيد انسیه بهکار
نام: انسیه
نام خانوادگي: بهکار(گورجه ای)
نام پدر: غفار
شماره شناسنامه: 23669
محل صدور: ميانه
تاريخ تولد: 1347
تاريخ شهادت: 1365/11/12
شغل: دانش آموز
برچسبها: شهید انسیه بهکار, شهدای دانش آموز میانه, شهدای زینبیه

شهید اعظم اسلام زاده
نام: اعظم
نام خانوادگي: اسلام زاده
نام پدر: عباس علی
شماره شناسنامه: 67
محل صدور: شبستر
تاريخ تولد: 1346
تاريخ شهادت: 1365/11/12
شغل: دانش آموز
برچسبها: شهید اعظم اسلام زاده, شهدای زینبیه میانه, شهدای بمباران میانه, شهدای میانه

شهید اصغر آهنی
نام پدر : مجید
تاریخ تولد:1344
محل صدور :میانه
آخرین مدرک تحصیلی :چهارم دبیرستان
محل شهادت : جزیزه مجنون – جاوید الاثر
تاریخ شهادت 7/12/62
نام عملیات : خیبر
شغل : محصل
شرح مختصری از زندگینامه شهید
عطر ایثار توی کوچه ها موج می زد. و وجود اصغر سبزتر از همیشه شده بود و آرزوی رفتن به جبهه و جنگیدن با
دشمن آرامش و آسایش را از او گرفته بود.سرانجام این شیدایی او را به جبهه کشاند.جبهه سکوی پرواز بی صدای
او ببود. در عملیات خیبر در جزیره مجنون وجودش عطر پرواز می داد. و در همان عملیات هم دو بال به وسعت
آسمان گرفت و به اوج رسید، و پرید و بی هیچ نشان در سرزمین رستنی ها جاودانی بیتوته کرد.
وصيت نامه شهيد اصغر آهني
بسم الله الرحمان الرحيم
"ان الله يحب اله عن قاتلون في سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص"
حمدو سپاس برخداوندي كه مارا به راه راست هدايت فرمود و اين توفيق را به ما داد كه در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل حاضر شده و بر عليه دشمنان دين او جنگ كنيم مدتها بود كه در فكر بودم تا وصيت نامه اي بنويسم ولي نميدانم كه چه بنويسم چرا كه ملت ما خود راه خوبي را يافته اند و انشا الله تا پيروزي نهائي به راه خويش ادامه خواهند داد.
فقط به عنوان تذكر خواستم بگويم كه امام امت اين پيرجماران را درك كنند از فرمايشات ايشان پيروي كنند چنان كه تا به حال كرده اند و براي طول عمر ايشان دعا نمايند تا انشا الله اين امانت الهي را به مولاي خود حضرت امام مهدي (عج) تحويل دهند..
از خانواده ام مي خواهم كه در مرگ من صبر كنند كه انشاءالله اجرشان با خدا است ودر مرگ من گريه و زاري ننمايند كه شهيد براي خود رهرو ميخواهد نه عزادار تا اسلحه برجاي مانده او را بردوش گرفته و راه او را ادامه دهد.
از دوستانم ميخواهم كه بعد از مرگ من در دعاهاي خير خويش ما راهم فراموش ننمايند و اگر انشاءالله روزي راه كربلا و تربت پاك سرور شهيدان حضرت امام حسين (ع) باز شد از طرف من هم سلامي به آن حضرت بكنند و قبر مقدس و پاك او را در آغوش گيرند.
از همه كساني كه باآنها برخورد داشته ام ميخواهم كه مرا حلال نمايند و از بديها ما بگذرند.
والسلام عليكم وحمه الله وبركاته
اصغر آهني 5/10/62
اما وصيتم به خانواده ام اين است كه همواره سعي كنند پشتيبان انقلاب و امام باشيد و دوست ندارم كه در مرگ من زياد ناله و زاري باشد.
از بابت نماز و روزه خيلي با كمبود روبرو هستم احتياطا 36 روز روزه قضا و يكسال نماز قضا برايم بخوانيد و از خدا برايم طلب بخشش و حلاليت بنمائيد و نيز از بابت نذر 2000 ريال به صندوق حضرت معصومه (ع) ميريزيد (از همان پول خودم) و دو ركعت نماز ميخوانيد.
در ضمن متذكر ميشوم كه نماز مرا حجه الاسلام حاج آقا عبدالهي اقامه فرمايند.
والسلام عليكم و رحمه اله...
5/10/1362
برچسبها: وصیت نامه شهید اصغر آهنی, وصیت نامه شهدای میانه, شهدای دانش آموز میانه
شهید جواد احمدی
نام پدر: احمد
تاریخ تولد 7/11/44
ش.ش426
محل صدور میانه
آخرین مدرک تحصیلی : سوم راهنمایی
مدرسه محل تحصیل : ابوذر
محل شهادت :شلمچه(جاوید الاثر)
تاریخ شهادت 1/5/61
نام عملیات :مرحله دوم عملیات رمضان
شهید جواد احمدی در زمستان سال 44 در یک خانواده روحانی در میانه به دنیا آمد. به مدت ده سال در دامن پدر بزرگش که مردی عالم وباتقوا وخادم حضرت سید الشهدا بودپرورش یافت .قبل از ورود به دبستان به دلیل هوش و ذکاوت فوق العاده اش کلاس واول ودوم ابتدایی درخانه نزد برادرش سپری کرد وسپس دردبستان مالک اشتر ثبت نام کرد همیشه شاگرد ممتاز مدرسه بود بعداز پایان دوران ابتدایی در مدرسه راهنمایی ابوذر ثبت نام کرد . درتعطیلات تابستان نزدعموی بزرگوارشان حضرت آیت الله حاج میرزا علی احمدی که از علمای حوزه علمیه قم می باشندکسب فیض می کرد و زمانی که در مقطع سوم راهنمایی تحصیل می کردبه جبهه اعزام شد .
وصیت نامه شهید جواد احمدی
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
با سلام و درود بررهبر كبير انقلاب و سلام برشهيدان بخون خفته و گلگون كفن و با سلام برشما برادر گرامي و همرزمان و همسنگرم و پس از تقديم عرض و سلام اميدوارم حالتان خوب باشد و اگر از احوالات اينجانب جويا باشيد الحمدالله سلامتي برقرار است و تنها نگراني حقيراز جانب شماست برادر عزيز اميدوارم در تحت توجهات و عنايات حضرت بقيت الله صحت و سلامت و خوش و معيد باشيد انشاءالله برادرعزيز تو خود خوب ميداني با همه اينكه من صدها كيلومتر از ميانه دور مي باشم اما قلب من آنجاست زيرا آنجا زادگاه عقيده و فكر وانديشه من مي باشد زيرا آنجاست كه به من آموخت چهره نفاق چگونه مي تواند بشكل مذهبي وارد صحنه شود و آنجا بود كه به من آموخت كه چگونه منیت شيطاني سابقه مبارزات شخصي را خراب می کند . خلاصه امام و خط روحانيت اصيل (مدرسين حوزه) كنار مباش و هميشه پشتيبان ولايت فقيه باش دوم اينكه بچه هائي را كه استعداد دارند در محور جلسات متشكل نما
سوم به خودسازي و تهذيب نفس اهميت ده.
چهارم هيچكاري را بدون مشورت با بزگترها (استادان انجمن) انجام مده زيرا گمراهي است
پنجم خود را با بدنسازيها و كوهنوردي براي جنگ روياروئي بزرگ با آمريكا آماده ساز
ششم جلسات را به پاي دار حداكثر استفاده را از جلسات ببريد.
هرچه مي توانيد مطالعه كنيد زيرا در آينه يقيناً به دردخواهد خورد. و در مبازه خود بر عليه هر سنتي كوشا باشيد و تاپيروزي نهایی به مبارزه اسلامي خود ادامه دهيد در سنگر انجمنهاي اسلامي اگر استادان صلاح بدانند فعاليت كنيد
از كارهاي بيهوده دوري كنيد
دوست عزيز سلام گرم مرا به تمام دوستان بلاخص رحمان- احمد جباري- هوشنگ – وساير دوستان برسان و سلام مرا به آيت – شعبان –ناصر- و به تمامي استادان برسان
دعاگوي هميشگي شما جواد
برچسبها: شهدای میانه, وصیت نامه شهید جواد احمدی, شهدای دانش آموز میانه, شهید احمدی

شهید احمد ابوالقاسم زاده
نام پدر : بایرامعلی
تاریخ تولد : 46/4/21
ش. ش:220
محل صدور: میانه
آخرین مدرک تحصیلی : سوم راهنمایی
محل شهادت : حاج عمران
تاریخ شهادت:62/8/16
نام عملیات : والفجر 2
شغل : محصل
وصيت نامه شهيد احمد ابوالقاسم زاده
«بسم الله الرحمان الرحيم»
بنام خداوند بخشنده مهربان
بسم رب الشهدا و الحند يقين والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ولا تحسن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .
كساني كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپنداريد بلكه زنده هستند در نزد خداي خود روزي مي خورند «قرآن كريم»
بنام خدايي كه سرانجام بخشيد تا در راه او فدا كنم و به نام خدايي كه مرا عشق به شهادت بخشيد درود برحسين(ع) كه مرا درس شهادت آموخت درود و سلام بريگانه منجي بشريت امام زمان(عج) درود بر رهبر كبير انقلاب امام خميني كه با نور خود جهان اسلام را منور گردانيده اينك نوبت ما رسيده كه به نداي هلمن ناصرینصرنی امام بزرگوار لبيك گفته و به ياري او بشتابیم انسان مسلمان وقتي اسلام را در خطر مي بيند جان خود را در برابر اسلام بسيار ناچيز احساس مي كند چرا كه حسيني ها علي اكبرها و قاسم ها و بهشتي ها مدني ها و رجاي ها و با هنرها و مطهري ها در راه اسلام تقديم داشتيم ما كه در برابر آنان قطه اي از دريا هم بحساب نمي آئيم من هم همانند ديگر همرزمان خويش بزگترين خدوت ب اسلام را جهاد و شهادت در راه الله كه نفي همه طاغوتها ميباشد ديدم به همين جهت پا به ميدان مبارزه با كفار گذاشتيم تا از اين خرمن فيض خوشه ای نصيب خويش كرده با شم و به آرزوي ديرينه خود يعني شهادت رسيده باشم هميشه دعايم اين بود كه خدا يا مرا از سربازان و سپاهان خودت قرار بده و چه خوب در صف سپاهان او قرار گرفتم و همين افتخار براي من بس كه مرا توفيق داد تا در راه او بجنگم و در نهايت جان خود را فدا كنم و در آخرين لحظاتي كه جان ناقابل خود را تقديم خداوند تبارك و تعالي و اسلام عزيزو رهبر مي نمايم توصيه چند با پدرومادرم و برادرم و خواهرم دارم
1- هيچگاه از خط امام دور نشويد که خط امام و خط اسلام و اوليا خاص خداست و هميشه اما را دعا كنيد كه خداوند او را تا انقلاب مهدي(عج) برمسلمين تكيه دارد
2- وحدت كه رمز پيروزي ما برتمامي مستكبرين و ابرقدرتها بود و خواهد بود رااز ياد نبريد و همواره اين نداي قرآن را به اجرا در آورديد
3- به تمامي بازماندگان خود توصيه مي كنم كه صبر را پيشينه خود سازيد كه خداوند با صابرين است و اين وعده قراني را همواره برسرزبان داشته باشيد كه مي فرمايد انا الله و انا اليه راجعون ما از خدايم و به سوي او باز مي گرديم
4- به شما توصيه مي كنم كه قران را بخوانيد و با مفاهيم آن آشنا پيدا كنيد و به فرزندان خود ياد بدهيد كه ابا عبدالله الحسين(ع)با سربریده قران مي خواند
5- نماز را بپاي داريد و نماز را به جماعت بخوانيد و مسجد يعني سنگر مسلمين را هيچگاه خالي نگذاريد و نماز شب را فراموش نكنيد كه نماز شب پيوند بين انسان مومن و صاحب العصر و الزمان (عج) است
6- در نماز جمعه و دعاهاي توسل و كميل شركت كنيد تا اينكه مشت محكمي بر دهان منافقين و ياوه گويان زده باشد
7- به پدر ومادم توصيه مي كنم كه شما افتخار كنيد كه اين امانتي كه بنام فرزند به شما سپرده شده بود اين چنين با زحمت بزرگ كرديد و اين چنين به صاحبش يعني خداوند سبحان تحويل داديد
8- هيچگاه از ياد نبريد كه همه ما در محضر خداوند تبارك و تعالي هستيم و همه حسابرسي خواهيم شد از زيربار مسوليت شانه خالي نكنيد زيرا همه شما مسئوليد و با رفتن ما مسئوليت شما سنگين تر خواهد شد
9- مرا ناكام نخوانيد زيرا من به آروزي خودرسيده ام و طبق آيه اي كه ابتدا متذکر شدم شهيدان زنده اند و در نزد خداي خود روي مي خورند اما فقط از ميان شما رفتم
در اين جا چند سخن با تو مادرم دارم مادرم از مرگ منناراحت نباش وقتیکه منشهید شدم زیاد گریه نکنکه ناراحتی شما خوشحالی دشمن است امیدوارم که اگرگریه هم بکنی از روي خوشحالي گريه بكني .مادرمرا حلال كن و آن روزهاي شما را اذيت مي كردم مرا ببخش مادر مهربانم نمي دانم كه با چه زباني از تو تشكر كنم كه اينكه پسرت را بزرگ كردي و صاحبش يعني خدا تحويل دادي ديگر حرف با پدرم دارم پدر از مرگ من ناراحت نباشي زيرا من به ديدار حسين بن علي (ع) خواهم رفت حسينی كه چند سال زجرکشید .حسينی كه به من درس شهادت آموخت پدر وقتي كه من شهيد شدم گريه نكن واگر گريه كردي خواهش مي كنم از روي خوشحالي گريه بكني مي داني پدر اگر من شهيد شدم تو كه از خداوند مرا امانت گرفته بودي سالم به خدا تحويل دادي كه اين خوشحالي خداوند و امام زمان خواهد بود پدر مرا حلال كن زيرا فقط حلال است كه انسان را آسوده مي گذارد نمي دانم با چه زباني از شما تشكر كنم پدر در بچه گي به من نماز ياد مي دادي به خدا قسم كه هيچگاه اين را از ياد نخواهم برد در اين جا هم باز از شما تشكر مي كنم كه هميشه به من مي گفتي اخلاق اسلامي داشته باش پدروقتي كه اين كلمه ها را مي نويسم بغضي گلويم را مي گيرد و گريه ام مي آيد
و ديگر عرضي با برادرم دارم برادر از مرگ من ناراحت نباش تو كه پاسدار اسلام هستي و مي دانم كه چه زحمتها كشيده اي و ديگر لازم نمي دانم به شما درباره شهادت من بگويم زيرا مي دانم كه تو هرگز از شهيد شدن من ناراحت نخواهي شد هيچگاه ومعني شهيد را مي داني و مي داني كه به شهيد هرگز گريه نمي كنند چون كه وقتي پسر امام به شهادت رسيد گريه نكرد
و ديگر به شما خواهر عرض دارم كه مي گويم هر چه مي تواني قران بخوان و اخلاق اسلامي را رعايت كن و حجابت را نگه دار زيرا من به بهترين سنگر تو نگه داشتن حجاب شماست اين سخن ا تنها به تو نمي گويم بلكه به خواهران اهالي ميانه مي گويم مي داني اين شعار را يحيي ابوالقاسم زاده روي ديوار نوشته بود و باز هم من مي گويم خواهرم حجاب تو مقدس است وقتي ترا از خون من است و تو اي برادر نگاهت را نگه دار كه نگاه كردن از گناهان بزرگ است .وقتي با هركس حرف مي زني سعي كن اورا ناراحت نكني و سعي كن كه او را به خودت جذب كني نه دفع
در اين جا سخن با تو عمويم و عمه ام دارم عمو تو هم مثل پدرم صبر را پيشه خود ساز كه خداوند با صابرين است عمو جان شما را خيلي اذيت كردم اميدوارم كه مرا ببخشي و حلالم كني و تو عمه ام نمي دانم به شما چه بگويم سخنم با شما آنقدر زياد است كه اگر تمام دريا مركب و تمام درختها قلم و تمام آسمان كاغذ باشد نوشته هايم روي آن تمام نمي شود. فقط كلمه اي با تو حرف مي زنم عمه ام اي عمه مهربانم اگر من به شهادت رسيدم ناراحت نباش مي داني چرا چون كه به نزديك شهيدان همچون حسين ها و حسن ها و علي ها و اسماعيل ها و يحيي ها ومرتضی ها خواهم رفت مرگ من بايد افتخار شما باشد تو بايد افتخار كني كه پسر برادرت به شهادت رسيده است
از تو خواهش مي كنم كه مثل زينب وار استقامت كني و صبر را پيشه خود ساز چونكه خداوند با صابرين است
و عرض ديگر با اهالي ميانه دارم اي اهالي ميانه اگر ازمن بدي یاخطایی دیده اید ... بگویید احمد اشتباه كرده است اي اهالي ميانه مرا حلال كنيد و كسي از من ناراحت است خواهش مي كنم مرا ببشند و من هم اميدوارم كه اگر شما مرا ناراحت كرده بوديد ببخشم چونكه بخشش صفات مومنين است كه كسي در نزد من پول يا چيزي دارد برود از پدرم بگيرد یا مرا حلال كنيد اي دوستان مرا حلال كنيد برادراني كه درپایگاه هستیدسنگر را خالي مگذاريد كه دشمن آنرا پرمي كند نگهبان انقلاب باشيد برادران عزيز مي دانيد من اين وصيت را موقعي مي نويسم كه وقتي نمازمان تمام شد گفتند آماده باشيد مي رويم بخداآنقدر خوشحال شدم كه اگر بال داشتم پرواز مي كردم مرا ببخشيد که نتوانستم بقيه حرفم را بزنم 1362/7/9
از جواني به پيري رسيدم عاقبت كربلا را نديدم
وصيت نامه شهيد احمد ابوالقاسم زاده
برچسبها: شهدای میانه, وصیت نامه شهید احمد ابوالقاسم زاده, شهدای دانش آموز میانه, شهید ابوالقاسم زاده
